قبل از هر چیز بهتر است بدانیم یک فرد بانفوذ و مهم در شبکههای اجتماعی آنلاین از دید دانشمندان چه ویژگیهایی دارد:
1. شناخت: یک فرد اثرگذار توسط بسیاری از افراد دیگر شناخته شده است. نوشتههای او (p) توسط افراد دیگر منبع قرار داده میشود. هرچه افرادی که به یک فرد استناد میکنند مهمتر باشند، آن فرد نیز مهمتر است. شناخت با تعداد درونپیوندها (i) سنجیده میشود. i نشانگر مجموعهای از درونپیوندهاست که به نوشتههای (p) یک فرد داده شده است.
2. فعالیتزایی: ظرفیت ایجاد فعالیت یک فرد میتواند بهطور غیرمستقیم با سنجش تعداد نظراتی (کامنتهایی) که میگیرد و تعداد مباحثی که راه میاندازد، تعیین شود. تعداد بالای کامنت (y) نشاندهنده این است که فرد بر افراد بسیاری اثر میگذارد، بهطوری که آنها آنقدر به فرد اهمیت میدهند که نظری برایش بنویسند و بنابراین، فرد میتواند اثرگذار تلقی شود. برخی از این کامنتها میتوانند اسپمهایی باشند که با روشهایی قابل حذف کردن هستند.
3. تازگی: ایدههای تازه نشانگر اثرگذاری بالاتر هستند (کلر و بری، 2003). بنابراین، برونپیوندها(θ) نشاندهندهی تازگی هستند. اگر نوشتههای یک فرد به مقالات بسیار دیگری استناد کند، نشاندهندهی این است که احتمال کمتری وجود دارد که تازه باشد. نوشتههای یک فرد (p) اگر به نوشتههای اثرگذارتری از خود استناد کند، کمتر از زمانی تازه است که به نوشتهها و مقالاتی کمتر اثرگذار ارجاع کند.
4. شیوایی: یک فرد اثرگذار اغلب بیانی شیوا دارد. با در نظر گرفتن طبیعت غیررسمی رسانههای اجتماعی، فرد هیچ انگیزه و مشوقی برای نوشتن یک قطعه طویل ندارد. بنابراین، یک نوشتهی بلند اغلب به دلیلی بهناچار بلند نوشته شده است. بنابراین، ما طول یک پست بلاگ (λ) را بهمثابهی یک سنجهی اکتشافی برای شیوایی به کار میبریم.
اثرگذاری یک فرد میتواند بهشکل یک گراف اثرگذاری یا «i-graph» نشان داده شود. هر گره از یک گراف اثرگذاری نمایانگر نوشتهی یک فرد مشخص شده با چهار خصوصیت (یا پارامتر): i،y،θ و λ است.
گراف اثرگذاری، یک گراف جهتدار است که در آن i و θ بهترتیب نمایانگر جریانهای تاثیر وارده و خارج شده از یک گره هستند.
بنابراین، اگر I نشاندهنده میزان اثرگذاری یک گره (p) باشد، جریان اثرگذاری در آن گره با فرمول زیر تعیین میشود:
که در آن win و wout وزنهایی هستند که میتوانند بهترتیب برای تعیین سهم اثرهای وارده و خارج شده استفاده شوند. Pm نشاندهندهی تمام گرههایی هستند که به p استناد کردهاند، در حالی که 1≤m≤|ι| و pn نشاندهندهی تمامی گرههایی است که توسط p به آنها استناد شده است، در حالیکه 1≤n≤|θ|.
|ι|و|θ|تعداد نهایی درونپیوندها و برونپیوندهای p هستند.
جریان اثرگذاری تفاوت میان مجموع اثرهای وارده از تمام درونپیوندها و مجموع اثرهای اعمال شده توسط تمام برونپیوندهای p را میسنجد.
بنابراین، واضح است هرچه یک گره درونپیوندهای بالاتری داشته باشد، شناختهشدهتر است و بر این اساس، قدرت اثرگذاری بالاتری دارد؛ و تعداد مفرط برونپیوندها، تازگی گره را به خطر میاندازد و بر قدرت نفوذ آن اثر میگذارد.
مفهوم جریان اثرگذاری را میتوانید در گراف اثرگذاری زیر ببینید:
نفوذ (I) یک فرد با تعداد کامنتهای (yp) گذاشته شده روی نوشتههای او نیز متناسب است. نفوذ p میتواند بهشکل زیر تعریف شود:
که در آن wcom نشاندهندهی وزنی است که میتواند برای تعدیل سهم تعداد کامنتها (yp) نسبت به نفوذ p به کار رود.
همچنین سنجههای بسیاری مانند روانی، مهارتهای بلاغت کلام، استفاده از واژگان، و تحلیل محتوا برای تعیین کیفیت یک نوشته و بهمنظور سادهسازی تحلیل وجود دارند. اما ما در این مبحث از طول نوشته p بهعنوان سنجهای اکتشافی از کیفیت آن استفاده میکنیم. ما یک تابع وزنی (w) را تعریف میکنیم که بر اساس طول یک نوشته (λ) نمره نفوذ آن را بالاتر یا پایینتر میبرد. تابع وزن میتواند با ابزارهای تحلیل محتوایی و ادبی جایگزین شود.
با ترکیب دو فرمول مذکور، نفوذ p میتواند بهشکل زیر تعیین شود:
معادلهی بالا نمرهی نفوذی به هر نوشتهی یک فرد میدهد. حالا باید ببینیم چهطور از I برای تعیین اینکه یک فرد اثرگذار است یا خیر، استفاده کنیم.
یک فرد در صورتی میتواند اثرگذار تلقی شود که دستکم یک نوشتهی (p) اثرگذار داشته باشد. ما از p با حداکثر نمره نفوذ بهعنوان معرف استفاده میکنیم و نمرهی نفوذ آن را بهمثابهی شاخص نفوذ[1] یا iIndex فرد در نظر میگیریم. برای یک فرد (B)، میتوانیم نمرهی نفوذ هریک از N نوشتهی او را محاسبه و بالاترین نمرهی نفوذ آن فرد را بهمثابهی او iIndexبهکار ببریم، یا
که در آن i عددی بین 1 و N است.
با نمرهی نفوذ، افراد در یک رسانهی اجتماعی میتوانند بر اساس نفوذشان رتبهبندی شوند.
سایت خیلی قشنگی ساختید...خیلی خوشحال شدم دوباره به وبتون اومدم
9658