تحلیل شبکه‌ی اجتماعی

یادداشت‌های میلاد میرمحمدصادقی

تحلیل شبکه‌ی اجتماعی

یادداشت‌های میلاد میرمحمدصادقی

نگاهی به گفت‌وگوی دکتر محسنیان راد با روزنامه‌ی اعتماد

جناب آقای دکتر محسنیان راد، استاد عزیز و پیشکسوت، به بهانه‌ی ارائه‌ی نظریه جدیدشان با عنوان «سه نسل شبکه اجتماعی در کشورهای غیرپیشرفته» در کنفرانس جهانی شدن در کشور هند، با روزنامه‌ی اعتماد تاریخ 14/1/1391 گفت‌وگویی انجام داده‌اند که می‌توانید متن آن را در این‌جا بخوانید.
بعد از خواندن این متن، با تمام احترامی که برای استاد عزیزم قایلم لازم دانستم یکی دو نکته را یادآوری کنم؛ ایشان در نخستین پاراگراف گفت‌وگوشان چنین می‌فرمایند:



  • حدود چهل سال پیش، اصطلاح «شبکه اجتماعی»، نخستین بار از سوی یک روانشناس اجتماعی ارائه شد. او موضوع را از آنجا آغاز کرد که «چقدر احتمال دارد دو نفر در جهان، یکدیگر را بشناسند؟» این سوال، بزرگ شده سوال کوچک تری بود حاکی از آنکه هر فرد با چند نفر اعم از اعضای خانواده، دوستان، فروشندگان، ارائه دهندگان خدمات و از این قبیل در تماس است. نتیجه مطالعات میلگرام نشان داد که طبق آمار، احتمال خیلی زیادی وجود دارد که هر دو نفر در ایالات متحده بتوانند در یک حلقه 2 تا 10 نفری واسطه ها با هم ارتباط داشته باشند و از طریق اتصال هر یک از این حلقه ها، احتمال آنکه دو امریکایی به یکدیگر لینک شوند، یک بیست هزارم است. بنابراین با اطمینان می توان گفت که شبکه اجتماعی، قرون متمادی قبل از اختراع و توسعه ابزارهای الکتریکی و الکترونیکی و رقومی ارتباطی وجود داشته است. بدیهی است وجود هر یک از این ابزارها پیامدهایی را به دنبال داشته و خواهد داشت که تابع وسعت دسترسی اعضای هر جامعه به آن است.

در باره‌ی نخستین تاریخ استفاده از ترکیب «شبکه‌ی اجتماعی» بدون توضیحی متن انگلیسی کتاب واسرمن و فاست را خدمتتان نقل می‌کنم (ص.10):

  • In fact, many people attribute the first use of the term "social network" to Barnes (1954). The notion of a network of relations linking social entities, or of webs or ties among social units emanating through society, has found wide expression throughout the social sciences. Furthermore, many of the structural principles of network analysis developed as researchers tried to solve empirical and/or theoretical research puzzles.

می‌بینیم که نه استنلی میلگرام نخسیتن کسی بود که این ترکیب را به کار برد و نه قضیه مربوط به 40 یا 50 سال پیش بود. از سوی دیگر اگر هم می‌پذیرفتیم میلگرام این ترکیب را به‌کار برده است، باز هم اعداد و ارقام درست در نمی‌آمد. میلگرام حاصل تحقیقش را در قالب مقاله‌هایی در سال 1963 ارائه می‌کند. یعنی 50 سال و نه حدود 40 سال پیش.
دوم این‌که همان‌طور که مدتی پیش در مقاله‌ای در باره‌ی نظریه‌ی شش درجه‌ی جدایی میلگرام عرض کرده بودم (که به دلایلی از روی وب برداشتمش) در آزمایش او بیش‌تر نامه‌ها اصلن به مقصد نرسیدند و باقی نیز به طور میانگین در درجه‌ی فاصله‌ای 5.5 تا 6 درجه‌ای به مقصد رسیدند. پس مشخص است سقف عددی که جناب محسنیان راد فرموده‌اند اشتباه است. چون این عدد تنها بازه‌ی حداقل و حداکثری نامه‌های رسیده به مقصد در تحقیق میلگرام بود. و نه یک اعلام از طرف او به‌مثابه‌ی حداقل و حداکثر فاصله میان دو فرد روی کره‌ی زمین.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد